ناگهان زنگ می زند تلفن،ناگهان وقت رفتنت باشد
مرد هم گریه می کند وقتی سر من روی دامنت باشد
بکشی دست روی تنهاییش بکشد دست از تو و دنیات
واقعا عاشق خودش باشی،واقعا عاشق تنت باشد
رو به رویت گلوله و باتوم،پشت سر خنجر رفیقانت
توی دنیای دوست داشتنی بهترین دوس دشمنت باشد
دل به آبی آسمان بدهی
به همه عشق را نشان بدهی
بعد در راه دوست جان بدهی
دوستت عاشق زنت باشد
چمدانی نشسته بر دوشت زخمهایی به قلب مقلوبت
پرتگاهی به نام آزادی،مقصد راه آهنت باشد
عشق مکثی است قبل بیداری،انتخابی میان جبر و جبر
جام سم توی دست لرزانت تیغ هم روی گردنت باشد
خسته از انقلاب و آزادی فندکی در میاوری شاید
هجده تیر بی سرانجامی،توی سیگار بهمنت باشد
دل به آبی آسمان بدهی
به همه عشق را نشان بدهی
بعد در راه دوست جان بدهی
دوستت عاشق زنت باشد
نظرات شما عزیزان:
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
حس میکنم حرف دل خیلیها تو مطالبته
مرسی
وفــآدار دستـهآیت بـاشم،
کـهـ یکـبار همـ لمســشآن نکــرده ام